وقتی که پوست آسيب می بيند مثلاً زخمی شده و يا دچار سوختگی می گردد، مکانيسم های ترميم کننده پوست دست بکار شده و در ظرف مدت کوتاهی موجب ترميم آسيب ديدگی و ايجاد بافت های جديد می گردند. آسيب ديدگی پوست را می توان به دو نوع تقسيم کرد:
1) آسيب ديدن سطحی پوست که در اين حالت فقط لايه اپيدرم (سطحی ترين لايه پوست) از بين می رود. اين وضعيت در سوختگی های سطحی پوست، خراش های جزئی و ظريف پوست و زمانی که پوست بصورت سطحی به سطح ناصافی ماليده می شود، رخ می دهد. دراين حالت سيستم ترميم کننده بدن بطورکامل پوست را ترميم نموده و يک پوست جديد و کاملاً طبيعی در محل آسيب ديدگی ظاهر می گرددکه فقط ممکن است اندکی تغيير رنگ داشته ولی از جهات ديگر طبيعی است و وظايف پوست را بصورت کامل انجام می دهد.
2) آسيب ديدگی عمقی پوست که در آن لايه وسطی پوست (درم) و يا لايه عمقی آن (هيپودرم) هم دچار آسيب شده اند. اين وضعيت در سوختگی های عمقی پوست، جراحات و زخم های عميق پوست و برخی بيماری های پوست مانند ليکن پلان، آبله مرغان، جوش غرور جوانی و لوپوس مشاهده می شود. درطی اين آسيب ديدگی ، سيستم ترميم کننده پوست فقط تا حدی می تواند پوست را ترميم نموده و در نهايت محل جراحت پوست با يک نوع بافت غيرطبيعی به نام اسکار (جوشگاه) پوشيده می شود. درحقيقت وجود اسکارنشان دهنده کوشش نا موفق پوست برای ترميم خود بوده و از سوی ديگر مؤيد عمقی بودن آسيب وارده به پوست می باشد.
بافت اسکار دارای خصوصيات ذيل است :
1) فاقد ضمائم پوست (غدد چربی، غدد عرق و مو) می باشد
2) اعصاب حسی و ساختمان های گيرنده حس حرارت، درد، فشار و غيره درآن وجود ندارند
3) خاصيت کش سانی پوست طبيعی در بافت اسکار وجود ندارد
4) غالباً يک نوع حس غيرطبيعی مثل درد غيرعادی درآن وجوددارد
5) رنگ و قوام آن با پوست طبيعی متفاوت است
6) خطوط طبيعی پوست در آن وجود ندارند.
از نظر درمانی روش های زيادی برای رفع اسکار وجود دارد که عبارتند از :
1) برداشتن بافت اسکار
روش های متعدد جراحی برای برداشتن اسکار وجود دارد. درصورتيکه اسکار بزرگ باشد می توان باجراحی آن را کوچک کرد تا کمتر در معرض ديد باشد. اسکارهای کوچک با جراحی بطورکامل برداشته می شوند. البته بايد توجه داشت که حتی با تکنيک های مدرن جراحی و عليرغم کوچک بودن اسکار، در اکثریت موارد آخرالامر يک رَد بخيه ظريف در پوست باقی می ماندکه وجود آن اجتناب ناپذير است.
2) مخفی کردن اسکار
اگر بافت اسکار در منطقه مودار بدن (مانند پوست سر، ريش، سبيل و ابرو) بوجود آيد می توان با کاشت مو تا حدی آن را مخفی نموده بطوری که کمتر در معرض ديد باشد. در مواردی هم ابتدا با جراحی اسکار را کوچک کرده و سپس اقدام به کاشت مو درآن می کنند.
اسکار جلوی سر بدليل سوختگی
همان فرد پس از دو جلسه کاشت موی طبيعی به روش FUT
بدليل غيرطبيعی بودن بافت اسکار (نسبت به پوست سالم) کاشت مو در آن متضمن يکسری مشکلات خاص می باشد که عبارتند از:
1) چون بافت اسکار دارای عروق خونی نيست لذا احتمال نگرفتن موهای کاشته شده در آن بيشتر از پوست معمولی بوده و در ضمن در يک جلسه نمی توان تراکم مطلوب و دلخواه را در آن ايجاد نمود لذا در غالب موارد حداقل دوبار کاشت مو در بافت اسکار مورد نياز می باشد که اين را بايستی به بيمار يادآوری نمود.
2) بدليل سفت بودن بافت اسکار کاشت مو از نظر تکنيکی مشکل بوده و نياز به دقت و زمان بيشتری دارد.
3) بدليل وجود مقدار زیادی بافت سفت (فیبروز) در اسکار امکان دارد که موهای کاشته شده در جهت دلخواه رشد نکنند. این مطلب بخصوص در اسکارهای ابرو و خط رويش مو در جلوی سر دارای اهمیت زیادی است و بايستی به بيمار گوشزد شود.
4) عمق جاگذاری گرافت ها بايد بيشتر از کاشت مو در پوست نرمال باشد تا دسترسی ريشه های کاشته شده به عروق خونی بيشترگردد.
5) بدليل خون رسانی ضعيف بافت اسکار گرم و مرطوب نگه داشتن منطقه کاشت مو پس از عمل برای بقای موهای کاشته شده بسيار مفيد بوده و قوياً توصيه می شود.
بهتر است که هميشه ازروش FUT درکاشت مو برای بافت اسکار استفاده شود زيرا گرافت ها در اين روش کيفيت بهتری دارند و بقای آنها بيشتر می باشد. بهترين گرافت ها برای کاشت مو در اسکار، گرافت های دارای 3-2 تارمو هستند زيرا اين گرافت ها پوشانندگی بهتری ايجاد می کنند. ساير مسائل در رابطه با کاشت مو در مورد اسکار فرقی با حالات ديگر نمی کنند.
اسکار سوختگی در ناحيه ريش و سبيل
همان فرد يکسال پس از کاشت موی طبيعی
اسکار های وسيع سر بدليل عفونت قارچی پوست (کچلی)
همان فرد پس از دو جلسه کاشت موی طبيعی به روش FUT